English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8706 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
utilitarianism U بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public information U اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
newsworthy U قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
married accommodation U جا برای مردم متاهل
to have connections U رابطه داشتن [با مردم برای هدفی]
oyster bar U میخانهای که صدف برای مردم می اورند
consolidation psychological operation U عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
public spirit U خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
to make friends [to make connections] U رابطه پیدا کردن [با مردم برای هدفی]
civilian preparedness for war U اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
liberty civil U ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
carry too far U بدرجه جدی رساندن
calling U سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
peer U هم درجه کردن بدرجه اشرافی
peering U هم درجه کردن بدرجه اشرافی
peered U هم درجه کردن بدرجه اشرافی
to be closed to [all] traffic U برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
hyperbolize U بدرجه اغراق امیزی بزرگ کردن
thermonuclear U وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
three-day retreat U گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
supercool U بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
democracies U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
democracy U مردم سالاری دمکراسی حکومت مردم برمردم
spss U Social the for StatisticalPackage Sciences بسته اماری برای علوم اجتماعی
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
plebiscite U مردم خواست رای قاطبه مردم
plebiscites U مردم خواست رای قاطبه مردم
popular U مردم پسند و مناسب حال مردم
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
flag day U هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
flag U ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
flags U ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
padding U حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
electronic U 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
terrorism U عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
scripsit U بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
frame U 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
plaiting U [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
omnibuses U عامه
plebs U عامه
the common people U عامه
the public U عامه
public U عامه
omnibus U عامه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
public interest U منافع عامه
public interests U مصالح عامه
public U عامه اشکار
public works U فواید عامه
endowments to the public U اوقاف عامه
folkway U عقیده عامه
lowest common denominator U عامه پسند
lowest common denominators U عامه پسند
to win one's spurs U بدرجه سلحشوری رسیدن برجسته شدن نامی شدن شهرت یافتن
availability U سودمندی
advantageousness U سودمندی
efficacy U سودمندی
usability U سودمندی
profitability U سودمندی
serviceableness U سودمندی
effectiveness U سودمندی
remunerativeness U سودمندی
effectuality U سودمندی
productivity U سودمندی
utilization U سودمندی
fruitfulness U سودمندی
applicability U سودمندی
profitableness U سودمندی
helpfulness U سودمندی
utility U سودمندی
usefulness U سودمندی
efficaciousness U سودمندی
value in use U سودمندی
subservience or cy U سودمندی
application [applicability] U سودمندی
popularity U جلب محبوبیت عامه
conventional U مورد قبول عامه
endowment for the benefit of the public U وقف بر مصالح عامه
popularity U قابل قبول عامه
subjective utility U سودمندی ذهنی
uses U سودمندی استفاده
efficiency U بازده سودمندی
subserviency U سودمندی کمک
use U سودمندی استفاده
subservience U سودمندی کمک
practicalness U سودمندی مفیدیت
the utility of medicines U سودمندی داروها
computer utility U سودمندی کامپیوتر
productiveness U پرکاری سودمندی
efficacity U تاثیر سودمندی
home rule U حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
putative U مفروض مورد قبول عامه
ochlocracy U حکومت عامه یا گروهی ازمردم
grog U دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
populations U تعداد مردم مردم
population U تعداد مردم مردم
jack johnson U د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
aught U هرچیزی
to get a good return on an investment U بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
loose ends U انتهای شل هرچیزی
crown U بالای هرچیزی
crowns U بالای هرچیزی
loose end U انتهای شل هرچیزی
palm U کف هرچیزی پهنه
palms U کف هرچیزی پهنه
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
rind U پوسته بیرونی هرچیزی
sheeting U هرچیزی بشکل ورقه
cores U مغز ودرون هرچیزی
knife-edges U لبه تیز هرچیزی
knife edge U لبه تیز هرچیزی
blade U هرچیزی شبیه تیغه
knife-edge U لبه تیز هرچیزی
core U مغز ودرون هرچیزی
rinds U پوسته بیرونی هرچیزی
spindles U هرچیزی شبیه دوک
broadsides U سطح پهن هرچیزی
w U هرچیزی بشکل حرف w
buttoned U هرچیزی شبیه دکمه
buttoning U هرچیزی شبیه دکمه
rattail U هرچیزی شبیه دم موش
spool U هرچیزی شبیه قرقره
spools U هرچیزی شبیه قرقره
petticoat U هرچیزی شبیه شلیته
button U هرچیزی شبیه دکمه
shoulders U هرچیزی شبیه شانه
petticoats U هرچیزی شبیه شلیته
steelyard U هرچیزی شبیه قپان
spindle U هرچیزی شبیه دوک
shoulder U هرچیزی شبیه شانه
nates U هرچیزی شبیه کفل
shouldered U هرچیزی شبیه شانه
shouldering U هرچیزی شبیه شانه
broadside U سطح پهن هرچیزی
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
crumbs U هرچیزی شبیه خرده نان
boats U کرجی هرچیزی شبیه قایق
boat U کرجی هرچیزی شبیه قایق
bonnet U کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
blind U هرچیزی که مانع عبورنور شود
bonnets U کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
blinded U هرچیزی که مانع عبورنور شود
blinds U هرچیزی که مانع عبورنور شود
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
bolus U قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
crumb U هرچیزی شبیه خرده نان
backboard U تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
facture U عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
stirrup U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
insigne U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
what have you <idiom> U هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
world is one's oyster <idiom> U هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
insignia U علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
bond U عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
stirrups U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
anathema U هرچیزی که مورد لعن واقع شود
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
tub U حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
whiplashes U هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
tubs U حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
whiplash U هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
lancet U هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
lancets U هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
in the clear <idiom> U رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
popularize U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizing U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizes U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
skeins U کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skein U کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
breast U نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breasts U نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
people U مردم
folks U مردم
peopling U مردم
folk U مردم
population [pop.] U مردم
peopled U مردم
peoples U مردم
public U مردم
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1A hero can affect on the people.
1affixation
1gorse melatonin
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com